گزارش سبزانگشتیها از بازدید جشنواره ملی اسباببازی 1401 واقع در کانون پرورش فکری خیابان حجاب
آخرین باری که ما از جشنواره بازدید کرده بودیم سال 1398 بود و یک زوج سبکبال بودیم که خیلی دقت به نکات محیطی برای بچهدارها نداشتیم. امسال ولی در ابتدای ورود به کانون، با تعداد قابل توجهی پله روبهرو شدیم و یک کالسکه و یک بچه تقریباٌ یک ساله داخل کالسکه.
بعد از اینکه بابت نبود رَمپ در دلمان کلی به کانون غُر زدیم و از غول مرحله پله گذر کردیم؛ رفتیم سراغ غرفه اولین دوستی که به چشممون خورد؛ یعنی بیس تویز عزیز. کمی گپ زدیم و سفارشهامون که از مشهد رسیده بود تحویل گرفتیم و رفتیم سراغ مابقی گشت و گذار در نمایشگاه.
یکی از جذابیتهای نمایشگاه اسباببازیهای چوبی غول پیکر گروه بلوط بود که بچهها و خانوادههاشون رو حسابی سرگرم کرده بود. البته روز اولی که ما به نمایشگاه سر زدیم تعداد این اسباببازیها کمتر بود و روز اختتامیه در نقاط مختلف نمایشگاه به چشم میخوردند.
موقع گشت و گذار چشممون به یک غرفه مرتب و کمهیجان خورد که ازقضا چند محصول فرهنگی جالب هم داشت. دقیقتر که شدیم متوجه شدیم غرفه کانونه. نگاهی گذرا به محصولات کانون انداختیم. خوشحال شدیم که کانون یک قدم پیشرفت کرده و لااقل غرفهش رو به نقطه بهتری منتقل کرده و در چیدمانش هم تغییری ایجاد کرده. همین موقع یک مجموعه قصه نمایشی توجهمون رو جلب کرد و از متصدی غرفه راجعبهش سوال کردیم.پاسخش این بود: سرگرمیه. بعد از کلی گشتن تو نمایشگاه دوباره برگشتیم سراغ غرفه کانون تا چند محصول دیگه رو هم بررسی کنیم. به متصدی غرفه گفتیم خوب راهنمایی نمیکنید مراجعین رو و این بار شروع کردن انقدر برامون توضیح دادن که تقریباً فرار کردیم.
شرکت بازیتا یک کار خیلی باحال کرده بود.در یک قسمت نسبتاٌ بزرگ میزهای مخصوص بازی گذاشته بود و مقدار بسیار زیادی لگو. یعنی دوست داشتیم تو لگوها شنا کنیم. یک فرصت و فضای خیلی جذاب بود و بچهها و پدر و مادرها دورهم کلی سازه جذاب میساختن و کیف میکردن.
یکی از نکات منفی نمایشگاه امسال، حضور خیلی کم تولیدکنندهها بود. سالهای قبل شاهد حضور تولیدکنندهها بصورت مستقیم بودیم؛ اما امسال پخشها حضور پررنگتری داشتند. بجز تولیدکنندههای اسباببازی چوبی و بازیهای رومیزی، حضور تولیدکنندههای دیگر به چشم نمیآمد.
دوستان بعدی که به دیدارشان رفتیم، دوستان عزیز ما در مجموعه بسیار خلاق بومزی بودند. هم دیدار تازه کردیم و هم از دیدن محصولات جدید بومزی در نمایشگاه کیف کردیم.
حالا نوبت سر زدن به دوستان عزیز دیگری بود که افتخار همکاریشان را داشتیم. زوج دوستداشتنی سپتاتویز. کمی گفتگو کردیم و چند محصول جدید برای فروشگاه سفارش دادیم و طبق معمول دیدار با دوستان ، عکس یادگاری گرفتیم.
ا
موسیقی که در ورودی کانون و برای جذب و توجه مخاطبین پخش میشد، پاپ بود. موسیقیهای ویژه بزرگسال برای جشنواره تخصصی کودک. آن هم از خوانندگانی که متن ترانههایشان نه تنها تعریفی ندارد، بلکه نقدهای زیادی هم به آن وارد است. از کانون انتظار میرفت بهعنوان میزبانی که خودش سالهاست در حیطه کودک و نوجوان فعالیت تخصصی انجام میدهد، لااقل در انتخاب موسیقی سلیقه به خرج بدهد و موسیقی فاخر کودک انتخاب کند.
امیدواریم در جشنوارههای تخصصی بعدی شاهد چیزهای باشیم و شاهد چیزهایی نباشیم..
امیدواریم در جشنواره اسباببازی بعدی کانون، فضای نمایشگاه در جهت رفاه خانوادهها که اغلب همراه بجهها به نمایشگاه میآیند، تغییرات مثبتی کرده باشد. متصدیان بخش اطلاعات، شناخت بیشتری نسبت به غرفهها داشته باشند و ما نخواهیم بهعنوان مراجع، درست جلوی چشم متصدی اطلاعات مراجعین دیگر را به سمت غرفه موردنظرشان هدایت کنیم. شنونده سکوت یا موسیقی ارزشمند کودک در فضا باشیم.